کتاب بخوانیم
صمیم گرفتم کتاب هایی که خوانده ام و ممکن است به دلایلی به درد دوستانم بخورد را معرفی کنم. برای این کار هم در این وبلاگ و هم در پیج اینستاگرامی ketabekhanim این مهم رو پیگیری میکنم.
این پست همواره به روز خواهد شد و قبل از مطالب جدید وبلاگ همین بالا خواهد ماند.
1زمین ناآشنا ، جومپا لاهیری ، فرانک باجلان ، نشر مروارید
خانم لاهیری ، نویسنده ای آمریکایی و بنگالی تبار ، متولد 1967 است. موضوع اکثر داستان های او تعارضات فرهنگی میان مهاجران هندی و زندگی آمریکایی در آمریکا است. مهاجرانی که دیگر متعلق به هیچ جا نیستند ، نه هند و نه آمریکا ، آنها متعلق به زمینی ناآشنا هستند. این انسان ها چگونه با دنیای جدید برخورد می کنند؟ کودکانی که هر روز در خانه هند و در مدرسه آمریکا را تجربه میکنند چگونه زیست می کنند ؟ این موضوعات صرفا متعلق به آمریکایی های هندی تبار نیست چرا که ما نیز در کشور خودمان با فرهنگ هایی عمیقا متفاوت با هم درگیر هستیم.
از طرفی ما نیز مثل هندی های تازه وارد به غرب ، با فرهنگ غرب عمیقا ناآشناییم و قضاوت هایمان محدود به داده هایی است که یعضا هالیوود به خوردمان می دهد. داستان ها از بهترین و موثق ترین وسیله ها برای شناخت اقوام و فرهنگ های متفاوت است. فیلم ها و سریال ها را کنار بگذاریم و با حوصله فرهنگ ها را بخوانیم.
2 چه کسی پالومینومولرو را کشت ؟ ، ماریو بارگاس یوسا ، احمد گلشیری ، نشر نگاه
یوسا ، اساسا نویسنده ای سیاسی است ، علاوه بر اینکه روزنامه نگار هم بوده ، کاندید ریاست جمهوری پرو هم شده است. این انسان سیاسی ، رمان را نه برای سرگرمی بلکه برای بازتاب دقیق و هنرمندانه اوضاع سیاسی پرو می نویسد. چه کسی پالومینومولرو را کشت ، روایت زندگی مردم عادی پرو در سایه تبعیض است هر چند که موضوع داستان ظاهرا جنایی است. خیلی فضای داستان به فضای ایران قبل از انقلاب اسلامی نزدیک است. مستشاران و متخصصان سفید پوستی که در وضعیتی بسیار مرفه زندگی می کنند و مردمی که در اقل اوضاع رفاهی به سر می برند . حالا در این اوضاع پسرکی از همین مردم عادی به وضع فجیعی کشته می شود. شخصیت های اصلی داستان پلیس هایی هستند که به دنبال راز این جنایت راهی محدوده این قشر مرفه می شوند.
از طرفی خوانش داستان های یوسا تصویری واقعی و بی نظیر از گوشه ای از دنیا به ما می دهد که خیلی کمتر از خوانده ، دیده یا شنیده ایم ، آمریکای جنوبی.
3 از پشت شیشه ها ، اکبر رادی ، نشر قطره
آنها که دست کم چند سالی را با طراحی معماری درگیر بوده اند ، در هر اتفاقی که نظر می کنند ناخودآگاه جنبه های فضایی آن نظرشان را جلب می کند. مثلا اگر فیلم تماشا کنند به کیفیت فضاسازی ها بیشتر تو جه میکنند تا اتفاقات دیگر ... مرحوم رادی در "از پشت شیشه ها" علاوه بر فضاسازی شگفت انگیزی که برای صحنه در نظر گرفته است ، بسیاری از مقاصدش در روایت را با مصادیق فضایی و مشخصا کالبدی معلوم می کند.
قسمتی از کتاب : "دلم میخواست یه تیکه زمین داشتیم پونصد متر. یهجای با صفایی که آدم واقعاً طبیعتو اونجا حس کنه. بعدش... دویست مترشو با سلیقة خودمون ساختمون میکردیم؛ یه ساختمونی که پر از پنجره باشه. با شیشههای رنگی که بوی درخت بده، بوی آفتاب بده. بعد بقیة زمینمونم گلکاری میکردیم، گلای مریم و اطلسی. یه جوی آبم از میون گلا رد میشد. خیلی خوبه، نه؟"
نمایشنامه روایتی از برخورد دو نوع نگاهی است که قبل از انقلاب اسلامی نه تنها در ایران بلکه در جهان آن روز نیز بسیار مورد توجه بود . یک طرف روشنفکر مارکسیست فقیر و در طرف دیگر سرمایه دار طماع غنی . خواندن این نمایشنامه برای کسانی که به دنبال درک بهتری از فضای درگیری این دو نوع نگاه هستند بسیار جذاب خواهد بود . اخصا امروز که سال ها بعد از فروپاشی شوروی و تزویر روزافزون کاپیتالیسم آمریکایی درک این فضا مبهم می نماید.
4 مسخ ، فرانتس کافکا ، صادق هدایت
گرگور از خواب بلند می شود و می فهمد که تبدیل به یک حشره شده است ! این یعنی مسخ . صبح که از خواب بلند می شود آنقدر جسمش نسبت با پاهایش بزرگ است که نمی تواند از تخت پایین بیاید، اصلا نمیخواهد نور را ببیند ، دیگر از خوردن غذاهای تمیز واهمه دارد و آشغال بیشتر بهش می چسبد. هر بار که به خواب می رود از بیدار شدن بیزار است و نمیداند فردا چه چیزی در این دنیای جدید انتظارش را می کشد. او دوستی ندارد و خانواده اش نیز از او بیزارند. مسخ یکی از بهترین تشبیه ها برای توصیف انسان این زمانی است. با توجه به احوالی که از هدایت شنیدیم فارغ از کیفیت ترجمه یکی از بهترین هایی بوده که می توانسته این داستان نهیلیستی را روایت کند.
5 آسیا در برابر غرب ، داریوش شایگان ، انتشارات امیرکبیر
شایگان در خانواده ای متولد می شود که مادر گرج و سنی مذهب و پدر بازرگانی ایرانی . او در اروپا بویژه فرانسه تحصیل می کند ، دوباره به ایران بازمی گردد و مترجم هانری کربن و علامه طباطبایی می شود ، به هند سفر می کند تا پژوهش هایش در مورد هند را کامل کند و سرانجام کرسی هندشناسی در دانشگاه تهران می گیرد. خلاصه اینکه زندگی او را می توان یک زندگی چند جهانی نامید از شرق تا غرب و از غرب تا شرق . به موچب تولد در ایران ، او شناخت نسبتا خوبی از ایران و اسلام دارد ، به موجب پژوهش هایش تصویر نسبتا واضحی از دنیای شرق بغیر از ایران نیز دارد. هم چنین زندگی و تحصیلات در کشور های مختلف غربی و هم نشینی با متفکرانی همچون کربن او را بیش از بسیاری از متفکرین داخلی با منش و تفکر غربی آشنا کرده است.
این کتاب ماحصلی از غور شایگان در غرب و شرق است ، او می گوید که ما غرب را به مصادیق امروز می شناسیم و از سیر تفکری آن خبری نداریم ، لذا غرب زدگی حادث می شود. هم چنین او معتقد است کار ما کمی سخت تر از دوستان غربیمان است ، چرا که همانقدر که باید غرب و سیر تفکر غرب را بشناسیم ، نباید از شناخت دقیق گنجینه بی نظیر میراث تمدنی خودمان غافل شویم.
او در این کتاب با شرح دلایلی ادعا می کند که 4 تمدن عمده شرقی (شامل تفکر های غالب در ایران ، هند ، چین و ژاپن) روح مشترکی دارند و تفاوت های عمده این ها که برای ما محسوس است در صورت است و نه در جوهر. هم چنین این جوهر با جوهر تفکر غربی تمایز دارد؛ و ایران در صف جلوی برخورد این تفکرات ، میدانی برای تعامل شده است ، که این خود دلیلی برای اثبات لزوم شناخت دقیق از خودمان و تفکر غربی است .
6 شخصیت های مانا (مجید شریف واقفی) ، جلیل امجدی ، نشر سوره مهر
از سال های قبل از انقلاب خیلی کم میدانیم. چرا که خیلی کم از آن سال ها صحبت می شود یا حداقل وجوه زیادی مغفول مانده است. هر وقت اسم مجاهدین خلق (منافقین) را می شنویم ترور ها ، قرارگاه اشرف ، فروغ جاویدان و مسعود رجوی به خاطرمان می آید؛ اما آیا این سوال به ذهنمان خطور نمی کند که چطور یک گروه می تواند این طور وسیع یارگیری کند ، نه سمپات (علاقمند و حامی تشکیلات) های معمولی بلکه کسانی که روی هم وطن خود اسلحه می کشند. اگر ماجرای نیمروز یا مستند ها و فیلم های تلویزیون را ببینیم چیز عمیقی دستمان را نمی گیرد و فقط به همین احساس نفرت بسنده می کنیم.
شهید مجید شریف واقفی که دانشگاه شریف به نام اوست روزی از اعضای مرکزی سازمان بوده است. مرور زندگی او نه تنها ما را با ماهیت سازمان مجاهدین و چرخش ایدپولوژیک سازمان از اسلام با مارکسیسم آشنا می کند ، بلکه او یک الگوی موفق در کار تشکیلاتی است.
مجید انجمن اسلامی دانشگاه آریا مهر را تاسیس میکند. در آستانه ی جشن های 2500 ساله شاهنشاهی جشن نیمه شعبان را در دانشگاه برگزار میکند و برای این مراسم متفکر شهید ، مرتضی مطهری را دعوت می کند. سیاق نطق و جشن بر نقد اتفاقات روز کشور بود. به خودمان که نگاه میکنم میبینم چقدر فعالیت های تشکیلاتی مان آبکی شده ، اگر مراسمی برای جشن یا عزا میگیریم ، اگر مکتوبی منتشر میکنیم و هر فعالیت تشکیلاتی که انجام می دهیم آیا برای انرژی و زمانی که صرف می کنیم دلیل کافی و موجه داریم ؟ اصلا می دانیم که داریم چه کار میکنیم ، یا برای دور همی و وجهه ی سرگرمی آن این کار ها را می کنیم؟
مجید نمونه ی یک مسلمان فعال و یک عالم با عمل در جامعه است.
7 درک عزیزانه دین ، دکتر عبدالکریم سروش ، نشریه کیان شماره 19 خرداد 1373
زانکه از قرآن بسی گمره شدند
زان رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون تو را سودای بالاسر نبود
هشت شهریور هزار و سیصد و شصت ، روزی سخت و عجیب در تاریخ انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود . روزی که یکی از مقامات ارشد امنیتی کشور اقدام به بمب گذاری در دفتر نخست وزیری می کند. این اتفاق از آن جهت از باقی اتفاقات ناگوار تاریخ انقلاب اسلامی متمایز است که عنصر خرابکار توانسته بود تا رده های بالای امنیتی کشور نفوذ کند. نویسندگان سعی کرده اند تا با جمع آوری اسناد و مدارک موجود حول این موضوع تصویری جامع از وجوه مختلف آن به دست دهند. با اینکه حس می شود در بعضی قسمت ها لحن نویسنده از محور بی طرفی خارج شده و به قضاوت می پردازد اما در کل جامعیت کتاب بسیار جالب توجه است. با خواندن این کتاب به بسیاری از زیر و زبر های تاریخ انقلاب پی خواهید برد: ماجرای سپاس ، اداره ی دوم ارتش ، روش های گزینش افراد در اوایل انقلاب اسلامی و ... . با افراد و گروه هایی آشنا خواهید شد که کمتر اسمشان را شنیده اید:مجاهدین انقلاب اسلامی ، مرحوم اسدلله لاجوردی ، عباس ظریباف ، سعید حجاریان ، مهدی افتخاری ، حسن کامران ، خسرو تهرانی و ...
همه ی این اتفاقات و انسان ها و گروه ها ، خوب یا بد قسمت بزرگ و موثری از تاریخ معاصر ما هستند که شناختشان ، درک مان از اوضاع امروز را بیش از پیش قوت می بخشد.
این نمایشنامه حدود نیمه ی قرن بیستم نوشته می شود. فضای نمایش در برهوتی لامکان می گذرد که تنها نشانه ی آن یک درخت است . به عبارتی یک جایی از این دنیا دو نفر منتظر یک گودویی هستند که قرار است بیاید. در واقع تنها امید این دو نفر به زندگی سرآمدن انتظارشان برای دیدن گودو است. در این انتظار که ظاهرا پایانی هم ندارد با اتفاق های مختلفی سعی می کنند سر خودشان را گرم کنند تا گذران زمان راحت تر اتفاق بیفتد. فضای داستان به وضوح نهیلیستی است ، اما قرائت نو تری از آن است. بسیار نو تر و ملموس تر از قرائت کافکا. نویسنده می خواهد بگوید که در دنیای مدرن همواره در انتظار رسیدن به اتفاق بعدی هستیم و در این حین سر خود را با مهملاتی گرم میکنیم. وقتی به مقصود رسیدیم باز همان هم جزیی از روزمرگی ما می شود . حالا گاهی این روز مرگی ها و وقت گذرانی ها شکل خوب و موقری به خود میگیرد و خیلی اندیشمندانه می شود ، گاهی هم خیلی مضحک . اما نتیجه یکی است ، وقت گذرانی تا رسیدن به موعد معهود.
هر چند که همه ی انسان ها به معنای مصطلح ، فیلسوف نیستند ، اما خواه ناخواه روال زندگی ما متاثر از فلسفه و آرای فیلسوفان است. جدای از این موضوع هر روز اسم فلاسفه و نظریاتشان را در کتاب ها ، جمع های علمی ، بحث های سیاسی و حتی دینی و ... می شنویم. متاسفانه خیلی هامان حتی دیدی هر چند اجمالی به تاریخ فلسفه و فیلسوفان اثرگذار تاریخ نداریم. تا بحال ده ها بلکه صدها و هزاران بار اسم افلاطون ، ارسطو ، دکارت ، کانت ، نیچه و ... را شنیده ایم ، اما چقدر به دیدگاه های فلسفی آنان اشراف داریم ؟
پروفسور مگی متخصص حوزه فلسفه است و احتمالا به علت تجربه ای که در رسانه ها دارد توانسته طوری تاریخ فلسفه را بنویسد که غیر فیلسوف ها آن را بفهمند ؛ تصاویر متعدد و ترجمه خوب نیز به این مهم کمک بسیاری کرده است.
ذکر این موضوع الزامی است که این کتاب به هیچ وجه به سیر فلسفه شرق نمی پردازد(اعم از اسلامی و غیر اسلامی) . تنها یک فصل با این مضمون وجود دارد که به طور ناقص به تاثیر فلسفه شرق بر فلاسفه غرب اعم از شوپنهاور و ... می پردازد و تا حدی هم از تاثیر فلسفه غرب در تاریخ ملل شرقی می گوید ، نظیر تاثیر اندیشه های مارکس بر کشور هایی مثل شوروی ، چین و ... .
تردید وجود هملت را فراگرفته ، توانایی انجام کار درست را دارد اما نمی داند که کدام کار درست و کدام کار غلط است. وقتی تردید تمام وجودش را می گیرد و اوضاع را نمی تواند هضم کند به فکر خودکشی می افتد. و دوباره تردید وجوش را پر می کند. کلاهش را قاضی می کند که اگر بعد از مرگ اوضاع بهتری در انتظارم نبود چه ؟ آنگاه قطعه ای را می خواند که مطلعش برای اغلبمان آشناست : بودن یا نبودن؟ مسئله این است...
نمایشنامه هملت ، مرثیه ی تردید هاست . تردید های هملت ، تردید های افیلیا ، تردید های گرترود ، تردید های ...
جنگ های مذهبی قرن 17 شمال اروپا ، اتفاق مناسبی برای پرداخت برشت در مورد مقوله جنگ است. نسب جنگ با قدرت ، مذهب ، ثروت و در کل هر اتفاقی که بر جنگ تاثیر می گذارد و یا از جنگ متاثر است.
ننه دلاور ، دستفروشی دوره گرد است که در اوضاع جنگ سعی می کند از خرید و فروش ارتزاق کند. فرزندان ننه دلاور همراه او در این سفر ها هستند. مادر سعی می کند فرزندانش را هر طور شده از جنگ دور کند ولی آنها خواه ناخواه به روش های مختلف درگیر جنگ می شوند. داستان جنگ داستان همه ی ماست ، اگر حمله کنیم ، اگر دفاع کنیم و اگر سعی کنیم حتی از آن دور باشیم ،ناگزیر باز هم جز نقش های اصلی داستان جنگ خواهیم بود.
هر بنا داستان هایی دارد از قبل طراحی تا بعد از بهره برداری و بازسازی و مرمت . فرش فیلم داستان ساختمانی در میدان انقلاب تهران است به انتخاب طراح طرح احیا و بازسازی آن. و چقدر خوب است که تجربیاتش در پروسه طراحی و ساخت را به اشتراک می گذارد تا همه مخصوصا ما دانشجو ها بنا را فراتر از فرم بتوانیم ببینیم. سپاس از دفتر زاو.